صدیق
می خوام بین دوستام یه بررسی بکنم ببینم به کودومشون می تونم بگم دوست صمیمی. صمیمی به معنای تمام . اینکه می تونم روش حساب کنم. می تونم از برادر به خودم نزدیک تر حسابش کنم و می تونم هر چه دارم رو د راختیارش بزارم. یه کمی فکر می کنم می بینم اونایی که با من دورو باشن رو نمی تونم بپذیرم اصلا نمی دونم می شه به این ها گفت دوست. بازم فکر می کنم ببینم که وقتی من دست و بالم تنگ می شه چه کسی دور و ور من عین پروانه می چرخه که کمبودی نداشته باشم و چه کسی اون مواقع اصلا پیداش نمی شه و به تبع وقتی ناراحتم و مصیبت و فشار بر من وارد می شه چه کسیه که کنارم می مونه و سعی می کنه کمکم کنه با فکرو اندیشه و یا حتی اخلاق خوبش…
1. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى كَمَالِ الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ أَوَّلُهَا أَنْ يَكُونَ سَرِيرَتُهُ وَ عَلَانِيَتُهُ لَكَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِيَةُ أَنْ يَرَى زَيْنَكَ زَيْنَهُ وَ شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا يُغَيِّرَهُ مَالٌ وَ لَا وِلَايَةٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَيْهِ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ لَا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبَات (الخصال ج1 ص : 277)
اول اينكه آشكار و نهانش با تو يكى باشد،
دوم اينكه آراستگى تو را آراستگى خود و عيب تو را عيب خود بداند،
سوم اينكه مال و مقام، حال او را تغيير ندهد،
چهارم اينكه آنچه در توان دارد از تو مضايقه نكند،
پنجم اينكه تو را به هنگام مصيبتها رها نكند.