• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله 2

03 اسفند 1391 توسط گنج حضور


سوم: نزول باران:

ايضا خاصّه و عامّه روايت كرده ‏اند كه چون قبايل عرب با يكديگر اتّفاق كردند در اذيّت آن حضرت، حضرت فرمود كه: خداوندا! عذاب خود را سخت كن بر قبايل مضر و بر ايشان قحطى بفرست مانند قحطى زمان يوسف عليه السّلام. پس باران هفت سال بر ايشان نباريد و در مدينه نيز قحطى به هم رسيد، اعرابى به خدمت آن حضرت آمد و از جانب عرب استغاثه كرد كه: درختان ما خشكيد، و گياه هاى ما منقطع گرديد، و شير در پستان حيوانات و زنان ما نمانده، و چهار پايان ما هلاك شدند. پس حضرت بر منبر آمد و حمد و ثناى حقّ تعالى ادا نمود و دعاى باران خواند. و در اثناى دعاى آن حضرت باران جارى شد و يك هفته باريد و چندان باران آمد كه اهل مدينه به شكايت آمدند و گفتند: يا رسول اللّه! مى ‏ترسيم غرق شويم و خانه‏هاى ما منهدم شود، پس حضرت اشاره فرمود به سوى آسمان و گفت: اللّهم حوالينا و لا علينا. خداوندا! بر حوالى ما بباران و بر ما مباران.
و به هر طرف كه اشاره مى ‏فرمود ابر گشوده مى ‏شد، پس ابر از مدينه بر طرف شد و بر دور مدينه مانند اكليل حلقه شد و بر اطراف مانند سيلاب مى ‏باريد و بر مدينه يك قطره نمى ‏باريد و يك ماه سيلاب در رودخانه‏ ها جارى بود، پس حضرت فرمود: و اللّه اگر ابو طالب زنده مى ‏بود ديده‏ اش روشن مى ‏شد. بعضى از اصحاب عرض كردند: مگر اين شعر را از او به خاطر آورديد:؟
و ابيض يستسقى الغمام بوجهه ثمال اليتامى عصمة للأرامل‏
آن حضرت فرمود: چنين باشد.[1]

 —————-

[1] الخرائج، ج 1، ص 58- 59؛ بحار الأنوار، ج 18، ص 14؛ صحيح بخارى، ج 2، ص 35- 37؛ صحيح مسلم ج 2، ص 612- 614؛ سنن نسائى، ج 3، ص 160؛ سنن الكبرى، ج 3، ص 353- 356؛ دلائل النبوة، ج 6، ص 139- 140 و ج 2، ص 326؛ الخصائص الكبرى، ج 1، ص 369 طبق نقل الخرائج (پاورقى).

 نظر دهید »

معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله 1

30 بهمن 1391 توسط گنج حضور

پیامبر خدا صلی الله علیه و اله وسلم، نسبت به پیامبران دیگر، معجزات بسیاری داشتند که شیخ عباس قمی، نویسنده کتاب منتهی الآمال، به نقل از ابن شهر آشوب، عدد آن را چـهار هزار و چهارصد و چهل شمارش کرده اند. و از بین این تعداد زیاد، سه هزار مورد از معجزات پیامبر ذکر شده است.[1]

1. معجزاتی است که متعلّق به اجرام سماويّه‏ است.

اگر بخواهیم معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم را به صورت دسته بندی شده بیان کنیم، می توان آن را در هفت نوع تقسیم کرد. این تقسیمات را شیخ عباس قمی، در کتاب حیاه القلوب بیان کرده است.
نوع اول از این معجزات، همان طور که در نوشته های دیگر بزرگواران بود، معجزاتی است که متعلّق به اجرام سماويّه‏ (آسمانی) است.
مانند شقّ قمر، و ردّ شمس، و تظليل غمام، و نزول باران، و نازل شدن مائده و طعام‏ها و ميوه‏ها برى آن حضرت از آسمان و غير ذلك.

اوّل: در شقّ قمر:

قال اللّه تعالى: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ، وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ. « قمر، آيه 1 و 2.»
يعنى: نزديك شد قيامت و به دونيم شد ماه و اگر ببينند آيتى و معجزه رو مى‏ گردانند و مى‏ گويند سحرى است پيوسته.
ا اين آيات وقتى نازل شد كه قريش در مكّه از آن حضرت معجزه طلب كردند، حضرت اشاره به ماه فرمود، به قدرت حقّ تعالى به دونيم شد. و در بعضى روايات است كه آن شب چهاردهم ذى حجّه بود.[2]

دوّم: ردّ شمس:

علماء خاصّه و عامه به سندهاى بسيار از اسماء بنت عميس و غير از روايت كرده‏ اند كه روزى حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلم، حضرت امير المؤمنين را پى كارى فرستاد و چون وقت نماز عصر شد و نماز عصر گزاردند حضرت امير عليه السّلام آمد و نماز عصر نكرده بود، حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلم سر مبارك خود را در دامن آن حضرت گذارد و خوابيد و وحى بر آن حضرت نازل شد و سر خود را به جامه پيچيده و مشغول شنيدن وحى گرديد تا نزديك شد كه آفتاب فرو رود و چون وحى منقطع شد. حضرت فرمود: يا على! نماز كرده ‏اى؟ گفت: نه يا رسول اللّه، نتوانستم سر مبارك تو را از دامن خود دور كنم، پس حضرت فرمود كه: خداوندا! على مشغول طاعت تو و طاعت رسول تو بود پس آفتاب را براى او برگردان. اسماء گفت: و اللّه ديدم كه آفتاب برگشت و بلند شد و به جايى رسيد كه بر زمين ها تابيد و وقت فضيلت عصر برگشت و حضرت نماز كرد و باز آفتاب فرو رفت. [3]

 

————————-

[1] منتهی الآمال، فصل پنجم، به نقل از (مناقب ) ابن شهر آشوب 1/189، تحقيق : دكتر بقاعى ، بيروت .
برای مطالعه بیشتر د رخصوص معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رجوع کنید به : ( حياة القلوب ) علامه مجلسى (رضوان اللّه عليه ) ، جلد دوم، باب چهاردهم.
[2] طبرسى در مجمع البيان، فخر رازى در مفاتيح الغيب، زمخشرى در الكشّاف، ابن مسعود در تفسير خود و نيز نك: دلائل النبوة بيهقى، ج 2، ص 266؛ الدلائل النبوة اصفهانى، ج 1، ص 370؛ صفة الصفوة، ج 1، ص 91؛ الوفاء باحوال المصطفى، ج 1، ص 273؛ بحار الأنوار، ج 17، ص 357؛ الارشاد مفيد، ج 1، ص 84؛ تفسير القمى، ج 2، ص 340؛ تفسير طبرى، ج 11، ص 544؛ تفسير بغوى، ج 4، ص 258.
[3]الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 52- 53؛ بحار الأنوار، ج 17، ص 359، و ج 41، ص 179- 159؛ الخصائص الكبرى، ج 2، ص 324؛ مشكل الآثار، ج 2، ص 8 و ج 4، ص 388؛ احقاق الحق، ج 5 ص 521.
درباره حديث ردّ شمس و اسناد آن نك: ايضا الغدير، ج 3، ص 126- 140؛ احقاق الحق، ج 5، ص 522؛ شرح الشفا، ج 1، ص 589 و 590؛ كفاية الطالب، 384؛ البداية و النهاية، ج 6، ص 80.

 نظر دهید »
سلام
خوش آمدید.
ان شاالله بتونیم با هم به گنجینه های ناب الهی دست یافته و گنج حضور را کسب کنیم.
از همه دوستانی که با نظراتشون باعث می شوند مطالب جدیدی را یاد بگیرم سپاسگذارم.
------------------
مطالب این وبلاگ، از قلم حقیر است و اگر قصور و یا نقصانی دیدید ممنون می شم متذکر شوید.
------------------
موفق باشید

موضوعات

  • همه
  • ارتباطی
    • 1
  • معصومین علیهم السلام
    • رسول الله صلی الله علیه و اله
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس